در اندیشه
مقام معظم رهبریعقلانیت حقیقتی است که با
دو عنصر عدالت و معنویت کامل میشود و ترابطی تنگاتنگ بینشان حاکم است. بهگونهای که نه عدالتِ تهی از معنویت و عقلانیت، استعداد این را دارد که عدالت محسوب گردد و نه عقلانیت تهی از عدالت و معنویت. مسئلهی معنویت نیز بههمین نسبت است. در حقیقت؛ عدالت، عقلانیت و معنویت باهم محقق میشوند و از یکدیگر غیرقابل انفکاک هستند. در این منظومهی فکری، روح و اساس کار معنویت است و عقلانیت بهعنوان مهمترین ابزار کار محسوب میگردد و عدالت نیز هدف و مسیر کار است.۱ مسئلهای که این یادداشت در پی آن است کشف چرایی این ترابط معنایی است که در ادامه بدان پرداخته میشود.
* چرایی ترابط معنویت با عدالتسؤالی که ممکن است در ذهن پدید آید این است که چه ارتباطی
بین دومفهوم عدالت و معنویت وجود دارد و دلیل این ترابط معنایی چیست؟
بر اساس نظام اندیشهای
رهبر انقلابکه یک منظومهی فکری مبتنی بر اصل توحید و آموزههای ناب توحیدی است و تمامی ساختارهای این نظام فکری
بر این اساس بناشده، معنویت حقیقتی است که هیچگونه نقطه عطفی با ظلمپذیری ندارد.
براین اساس انسان معنوی کسی است که در مقابل طاغوت و ظلم، سر سازش فرود نمیآورد بلکه با نظام سلطه و طاغوت مبارزه خواهد کرد، چراکه معنویت اصیل و حقیقی در ذات خود ظلمستیزی و ناسازگاری با طاغوت را همراه دارد؛ آدم معنویای که با ظلم مىسازد، با طاغوت مىسازد، با نظام ظالمانه و سلطه مىسازد، این چطور معنویتى است؟ اینگونه معنویت را ما نمىتوانیم بفهمیم».۲ این عبارات، بیانگر تفاوت ماهوی و تعریفی معنویت» در منظومهی فکری
رهبر انقلاب -یا بهعبارتی نظامِ اندیشهای توحیدی اصیل- با انواعی از معنویت» های غیر اصیل و سازشکاری است که از درون تفکرات التقاطی و سازشگرایانهای چون انجمن حجتیه پدید میآید که همواره مورد نقد جدی
امام خمینی رحمةاللهعلیه بودهاند.این معنویت» همانند عقلانیت» در مفهوم انقلابیگری قابلتعریف است
ادامه مطلب
درباره این سایت